جایی برای تنهایی

جایی برای تنهایی

داستان عاشقانه. پند اموز . حکیمانه . خنده دار- عاطفی- شعر- قصار-حرف -
جایی برای تنهایی

جایی برای تنهایی

داستان عاشقانه. پند اموز . حکیمانه . خنده دار- عاطفی- شعر- قصار-حرف -

تاب

از تاب خوردن لذت میبرم  هرچند کمی سرم درد میگیرد  اما زمانی که خودم را معلق بین اسمان و زمین میبینم روحم  دچار شعف میشود

حس میکنم روح از کالبدم خارج میشود

و زیباترین لحظه  تاب خوردن وقتیست که

در اوج نوسان از تاب میپرم بدون انکه بایستم

قبول دارم خطرناک است اما لذت پریدن را دارد

یک لحظه رها میشوی و بعد جاذبه تورا میبلعد.

نظرات 3 + ارسال نظر
هدی یکشنبه 7 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:05 ب.ظ

سلام
از تاب خوردن خاطره خوبی ندارم
یادآوری خوبی نبود
اما تاب افکارت از تاب کلاف زندگی پیچیده تر است

مقصود تب و تاب زندگی

ممنون که اومدید

ماه دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 02:31 ب.ظ http://tokhodemani.blogsky.com

کاش جاذبه ی او آنقدر بود که مرا در خودش حل می کرد ...

سرباز ولایت یکشنبه 12 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:33 ب.ظ http://iadeyaran.blogfa.com/

با این سن و سالت خجالت نمیکشی تاب بازی میکنی؟
لابد تو پارک ...
گفتی رها شدن ... پریدن ...
یاد لحظه ای افتادم
بگم یا نه
یاد لحظه ای که جسم بی روحم رو داخل قبرم میگذارن!!!

تاب بازی سن و سال نمیشناسه

اره به مرگم داشتم فکر میکرد اون شب چجوری بمیرم مهم وگرنه مرگ که همیشه هست

دوست دارم شهید بشم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد