کنار پنجره باز اتاقم
رو به روم یه قاب عکس روی دیوار
من هنوز محو تماشای نگاتم
دلبرم شاخه نباتم
صدای سردی باد و میشنوم از پس پرده
دست میزارم رو دلی که پر زخم و پر درده
موزیک لایت تو خونه منو کرده باز دیوونه
یه درد توی سینم فقط خدا میدونه
اسمون دوبار ابره
فکر کنم بارون بباره
پنجره رو من میبندم هوای اتاق چه سرده
پنجره که بسته میشه نور لامپ تو قاب عکسه
حتی تو هوای ابری ماه من نمبشه خسته