جایی برای تنهایی

جایی برای تنهایی

داستان عاشقانه. پند اموز . حکیمانه . خنده دار- عاطفی- شعر- قصار-حرف -
جایی برای تنهایی

جایی برای تنهایی

داستان عاشقانه. پند اموز . حکیمانه . خنده دار- عاطفی- شعر- قصار-حرف -

دختر نابینا

سالها پیش دختر پسری عاشق دختری نابینا شد  

دخترک به پسرک گفت  تو میدونی من کورم با من ازدواج میکنی 

پسرک در جوابش گفت من عاشق خودت هستم نه چشمانت 

دخترک به پسرک گفت اگر واقعا مرا دوست میداری چشمانت را به من  

ببخش تا زیبای تورا ببینم  و تا ابد با تو بمانم  

پسرک فریب خورد چشمهایش را به عشقش بخشید  

و خود نابینا شد  

دخترک که بینای خودرا بدست اورده بود خوشحال میخندید  

وپسرک از این که او خوشحال بود خوشحال میشد  

پسرک  به دخترک گفت بهد از ازدواجمان میخواهم به پایت دامنی از گل بریزم و لی دخترک  جواب داد مگه من میتوانم با پسری کور ازدواج کنم و راهش را کشید و رفت  

 

پسرک هم عشقش را از دست داد هم چشمانش را و تا ابد دیگر عاشق نشد و مرد

نظرات 4 + ارسال نظر
ریحانه پنج‌شنبه 27 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 12:57 ب.ظ

کمی فکر کن میشناسی!

ریحانه پنج‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 01:22 ق.ظ

میدونی هرچی بیشتر فکر می کنم بیشتر میبینم که بخاطر شکست خودت چه دخترانی را بازی میدی اونم با توجه به بازی با کلمات !!!!!!!!!!!!!!!!!

سلام طوری حرف میزنید انگار من و میشناسید
من اهل بازی دادن کسی نیستم

M دوشنبه 24 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:44 ق.ظ http://nursing-f.blogfa.com

دختره ی نامرد

گل بسر پنج‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:47 ب.ظ http://mahdihosein83.rozblog.com/

سلام وبلاگت قشنگه به منم سر بزن خوشحال می شم با تنادل لینکم موافقم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد