همام ابن شریح از یاران امام علی بود وقتی ایشان در مورد صفات پارسایان از امام سوال پرسیدند امام از طرفی نه میخواستند جواب نه بدهند و از طرفی هم نمیخواستند صفات را بیان کنند چون میدانستند که همام ظرفیت شنیدن را ندارد پس با سخن کوتاهی پارسایان را وصف نمودند ولی همام راضی نشد و اما شروع کرد به بیشتر گفتن و بیشتر ذکر کردن و همام بیشتر مشعوف میشد امام 105 صفت را بیان کرد در ان لحظه بود که صدای هولناکی در جمعیت پیچید و قتی به بالین همام رسیدند ایشان قالب تهی کرده بودند و جان به جان افرین تسلیم و حضرت فرمودن عجب!!!! سخنان بلیغ با انسانهای مستعد این گونه رفتار میکند
سیری در نهج البلاغه بخش اول نوشته استاد مطهری
سلام............
هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا دیشب موبایلت خاموش بود؟؟؟؟؟؟؟
درود بر شما بزرگوار
نکات نغز و ارزنده ای در تارنگار زیبای شما خواندم.شاد و تندرست باشید و پویا.
دی شیخ گرد شهر همی گشت با چراغ
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت می نشود جسته ایم ما
گفت آنچه یافت می نشود آنم آرزوست
حضرت مولانا
موفق باشی
سلام وب بود موفق باشی
سلاااااااااااااااااااامممممممم
بسی لذت بردیم